سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 موسی مباشری - پایگاه اطلاع رسانی مباشری

اوضاع و شرایط آخرالزمان

دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت 1:16 عصر
<

اوضاع و شرایط آخرالزمان

امام زمان

بنابر آنچه در مجموعه رهنمودهای پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار وارد شده است، در دوره غیبت به دلیل عدم دسترسی مردم به امام (عج) و غرق شدن در زرق و برق دنیا و همین طور دور شدن از فضائل اخلاقی و انسانی و بی توجهی به احکام و ارزش های الهی، انسان ها با انواع مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی روبرو می شوند. از این پیشامدهای تلخ که سعادت افراد بشر را تهدید خواهد کرد با تعبیرات مختلف یاد شده است تا شاید مردم از طریق تامل در آثار زیانبار این امور، از پدید آمدن این وقایع جلوگیری به عمل آورند. در این باره امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: در این زمان بی توجهی به احکام و ارزش های الهی به اندازه ای رواج پیدا خواهد کرد که مردم کسی را که امر به معروف می کند آدم پست و ذلیل به حساب می آورند. در مقابل، کسی را که به انواع گناهان و آلودگی ها مرتکب می گردد ستایش خواهند کرد.1

در جای دیگر تصریح دارند که در این دوره مردم فقیر خوار و زبون و انسان های مؤمن ضعیف و حقیر و اندیشمندان و افراد با فضیلت پست و بی مقدار شناخته می شوند. در مقابل، شخص فاسق محترم به حساب آمده و ستمگر و ظالم مورد تعظیم و احترام قرار می گیرد. حق ضعیف در بینشان پایمال شده و انسان های قوی از نظر مال و امکانات زمام امور را به دست می گیرند.2

امام صادق علیه السلام هم در این باره چنین می فرمایند: در این زمان انسان های فاسق توانمند و پسندیده محسوب شده... راه های خیر خالی از رهرو شده و راه های ناشایست پر از رهرو می گردد. مردم این زمان ثروتمندان را از انسان های با ایمان گرامی تر می دانند... انواع گناهان نظیر رباخواری و قمار و... رواج می یابد و کسی از آن ها جلوگیری به عمل نمی آورد. افراد پست و لاابالی انسان های با فضیلت و بزرگوار را تحقیر می کنند. هرج و مرج عمومیت پیدا کرده اغلب مردم به جای حق 3 تابع قدرت می شوند... ترک احکام الهی شیوع یافته حکم های باطل و برخلاف حکم خدا رواج پیدا می کند... لازم به تذکر است که این بی توجهی به احکام و ارزش های دینی فقط در مورد تعالیم اسلام نخواهد بود بلکه در نتیجه هواپرستی مردم از آموزه های همه ادیان رویگردان خواهند شد. امام صادق علیه السلام در این باره تصریح دارند که: در آن زمان می بینی که پیروان همه ادیان تحقیر می شوند و حتی هر کس که یک فرد دیندار را دوست داشته باشد. مردم ارتباط با او را تحریم می کنند و از خود می رانند. 4

اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند

توضیحاتی که در کتاب های سایر ادیان نیز در این باره ذکر شده است جالب به نظر می رسد. به عنوان مثال در آیاتی از انجیل آمده است:

امام زمان

اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند. 5

بدیهی است زمانی که جامعه ای این ویژگی های اخلاقی و فرهنگی را پیدا کرد، با انواع مشکلات و گرفتارهای فردی و اجتماعی روبرو خواهد شد. از جمله این گرفتاری ها جنگ های خانمان سوز و پیدایش سلطه های استکباری و رواج ظلم و ستم در سرتاسر جهان، و شیوع انواع امراض و آلودگی های بهداشتی و وقوع زلزله و سیل های ویران گر و قحطی ها و...

لازم به ذکر است که علی رغم این پیشامدها، که ناشی از عملکردهای غلط افراد جوامع است، این گونه نیست که به طور کلی زمین از افراد باتقوا و شایسته خالی شود، بلکه عده ای انسان های بسیار بزرگواری هم خواهند بود که در آن شرایط بسیار سخت از طریق رعایت احکام الهی به مراتب والای اخلاق و تقوا دست خواهند یافت و حتی حکومت و یا حکومت هایی را در آخرالزمان ایجاد خواهند کرد که خود زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) خواهند بود. افراد شایسته ای در سایه چنین حکومت هایی تربیت می شوند که یاران حضرت از میان آن ها برگزیده خواهند شد. امام صادق علیه السلام از چنین افرادی با این عبارات یاد می کنند: اهل زمان غیبت او که قائل به امامت او (مهدی عج) و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر می باشند. ... غیبت امام در پیش آنان چون حضور شده است. خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده که در محضر رسول اکرم صلی الله علیه وآله شمشیر بزنند. آنان مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت کنندگان به دین خدا در آشکار و نهان می باشند.6

 

گروه دین و اندیشه تبیان


1. بحارالانوار، ج 52، ص 256

2. الزام الناصب، ص 195

3. بحارالانوار، ج 52، ص 193

4. بشارة الاسلام، ص 132

5. رساله دوم پولس رسول به تیموتاوس، باب سوم، بندهای 1- 5

6. بحارالانوار، ج 52، ص 122

پدیدآورنده: سید صادق سید نژاد،  برگرفته از مقاله با مهدی در گذر تاریخ


نوشته شده توسط : موسی مباشری

[ نظر]


دوران های غیبت امام عصر (عج)

دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت 1:14 عصر
<

دوران های غیبت امام عصر (عج)

امام زمان عج

دوره غیبت صغری:

امام حسن عسکری (علیه السلام) در هشتم ربیع الاول سال 260 ق؛ یعنی در زمانی که حضرت مهدی (علیه السلام) پنج سال بیشتر نداشت، به دست معتمد، خلیفه عباسی به شهادت رسید و امام عصر(علیه السلام) بر پیکر پدر بزرگوار خویش نماز گزارد.1

از این پس، دوره جدیدی از زندگی امام مهدی (عج)، که به غیبت صغری معروف است، آغاز شد.

بنا به گفته بسیاری از صاحب نظران، دوران غیبت کوتاه مدت آن امام که از آن به «غیبت صغرا» تعبیر می شود، از همین زمان؛ یعنی سال 260 ق آغاز گردید. برخی از اهل تحقیق برآنند که غیبت صغرا از همان زمان تولد حضرت؛ یعنی سال 255 ه . ق آغاز شده است.2

دوران غیبت صغرا تا سال 329 ه . ق ادامه داشت که بدین ترتیب، بنابر دیدگاه اول، طول این دوران، 69 سال و بنا بر دیدگاه دوم، طول این دوران 74 سال خواهد بود.

گرچه در این مدت به دلیل برخی مصالح، از جمله در امان ماندن از خطراتی که جان آن حضرت را از سوی دشمنان تهدید می کرد، امام علیه السلام از نظرها پنهان بودند، اما حضرت تعدادی افراد وارسته و با تقوا را به عنوان نائب خاص خود به مردم معرفی کردند تا هر یک از ایشان سؤالات و مشکلات خود را به وسیله آنان به امام علیه السلام برسانند و از طریق امام پاسخ دریافت نمایند.

 

نوّاب خاص امام عصر

در طول دوران 69 ساله یا 74 ساله غیبت صغرا، چهار تن از بزرگان شیعه عهده دار مقام نیابت یا سفارت خاص امام عصر(علیه السلام) بودند که نام آنها بدین قرار است:

1. ابو عمرو، عثمان بن سعید، که از سن یازده سالگی در حضور ائمه قبلی مشغول خدمت بوده است و از اصحاب مورد اعتماد امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام محسوب می شوند. وی از سال 260 تا 267 ه . ق منصب نیابت امام زمان (عج) را عهده دار بود.

2. ابوجعفر محمد بن عثمان: وی فرزند نائب اول امام عصر (عج) است که از سال 267 تا 305 ه . ق عهده دار منصب نیابت خاص بود.

همان گونه که هیچ امری در نظام هستی بدون علت نیست، غیبت امام زمان هم برای خود علل و ادله ای دارد و برای آن چندین دلیل در روایات ذکر شده است. از جمله: امتحان و آزمایش مردم; حفظ وجود امام (عج) از خطرات که او را تهدید می کرد; فراهم شدن زمینه آمادگی فکری و فرهنگی و روانی در مردم برای تشکیل حکومت جهانی و...

3. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی: این عالم بزرگوار از سال 305 ه. ق تا 326 ه. ق یعنی حدود بیست و یک سال نیابت امام عصر (عج) را عهده دار بود.

4. ابوالحسن علی بن محمد سیمری: وی حدود سه سال یعنی از سال 326 تا 329 ه . ق به عنوان نایب خاص امام (عج) به انجام وظیفه مشغول بود.

نواب خاص دوره غیبت صغری در غیاب امام به انجام برخی وظایف مشغول بودند که از جمله آن ها: زدودن شک و حیرت مردم درباره تولد امام زمان (عج); حفظ امام از خطراتی که او را تهدید می کند از راه پنهان داشتن مکان او; پاسخگویی به پرسش های فقهی و اعتقادی مردم; مبارزه با مدعیان دروغین نیابت; آماده سازی مردم برای پذیرش غیبت کبری; کمک به نیازمندان و توزیع وجوه شرعی و...

 

د. دوره غیبت کبری:

امام زمان

در سال 329 ه . ق و به دنبال رحلت چهارمین نائب خاص امام زمان (عج) دوره غیبت صغری به پایان رسید و از این پس دوره غیب ت کبری، که در آن نائب خاصی از سوی امام تعیین نشده است، آغاز گشت. این دوره یکی از برهه های سخت زندگی شیعیان است. اولا، طول مدت این دوره بر کسی مشخص نیست. به علاوه، در این دوره وقایع بسیار سخت و دشواری به وقوع پیوست که حفظ اعتقادات و پایبندی به احکام و مقررات دینی را مشکل ساخت. در این دوره از تاریخ حیات بشری، فقهای عظام از سوی ائمه اطهار علیهم السلام و از جمله امام مهدی (عج) به عنوان نائبان عام مسؤولیت رهبری سیاسی و پاسخگویی به مسائل فکری و اعتقادی مردم را عهده دار هستند و همین مساله منشاء و ریشه «ولایت فقیه » در نظام سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی محسوب می شود.

همان گونه که هیچ امری در نظام هستی بدون علت نیست، غیبت امام زمان هم برای خود علل و ادله ای دارد و برای آن چندین دلیل در روایات ذکر شده است. از جمله: امتحان و آزمایش مردم; حفظ وجود امام (عج) از خطرات که او را تهدید می کرد; فراهم شدن زمینه آمادگی فکری و فرهنگی و روانی در مردم برای تشکیل حکومت جهانی و...

علاوه بر این، اگر به حقیقت معنای امامت در جهان بینی مکتب اهل بیت علیهم السلام توجه شود، به خوبی این نکته روشن خواهد شد که امام علاوه بر وظیفه راهنمایی و ارشاد و رهبری مردم، در حفظ نظام هستی نیز مؤثر است. در روایت آمده است که اگر لحظه ای زمین از امام و حجت الهی خالی بماند، اهلش را در کام خود فرو می برد. امام سجاد علیه السلام در این باره فرمودند: همان گونه که ستارگان و سیارات وسیله حفظ نظام کیهانی هستند، ما هم وسیله حفظ اهل زمین هستیم. به برکت وجود ماست که آسمان بر زمین فرود نمی آید. اگر ما نبودیم زمین اهلش را فرو می برد... آن گاه در ضمن یک تشبیه بسیار زیبا می فرمایند: استفاده مردم از امام غائب همانند استفاده آنان از خورشید در پشت ابر است...3

 

گروه دین و اندیشه تبیان


1. ر.ک: سیره معصومان، ص 259.

2. همان، ص 272.

3. بحارالانوار، ج 52، ص 92


نوشته شده توسط : موسی مباشری

[ نظر]


جزو مخالفان حضرت هستیم؟!

دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت 1:12 عصر
<

جزو مخالفان حضرت هستیم؟!

امام زمان علیه السلام

امام, دشمنان سخت گیر و کینه توزی نیز در برابر خواهد داشت. معارضانی که در مقدمات نهضت اخلال می کنند و پس از پیروزی نیز در نابودی آن خواهند کوشید.

بررسی درباره مخالفان, نشان می دهد سوای مستکبران بیدادگر که در سرلوحه قهر سپاه مهدی قرار دارند, بیشترین کارشکنیها, از جانب کسانی است که ادعای موافقت با امام دارند و خود را از منتظران مهدی می دانند. اینان, امام را نه به خاطر پیاده کردن اسلام اصیل, بلکه برای همراه کردن امام با آرزوها و هوسهای خود می خواهند. و پس از پیوستن به امام, چون کارها را بر وفق مراد خود نمی بینند و ناچارند از منافع نامشروع خود درگذرند, به توجیه اهداف خود روی می آورند و با سلاح دین و مذهب, به جنگ امام می روند که به فرموده امام صادق(علیه السلام):

چه بسیار از کسانی که ادعای پیروی او را دارند, ولی پس از ظهور حضرت, از او روی می گردانند.1

در این بخش, به برخی از این افراد و یا گروه ها اشاره می کنیم.

 

1 . راحت طلبان

 راحت طلبی ریشه درخود پرستی دارد و خودخواهی, منشاء همه مفاسد است. لذت طلبی حالتی را در انسان ایجاد می کند که همه معیارهای اعتقادی و اخلاقی او را دگرگون می سازد.

لذت طلب, دین را به گونه ای توجیه می کند که با رفاه او در تزاحم نباشد. او بیشتر به دنبال آن دسته از احکام ساده و بدون دردسر است که دنیای او در خطر نیفتد. جمعی از مسلمانان مکّه, پیش از هجرت به مدینه, خدمت پیامبر رسیده ابراز می داشتند: مورد آزار دشمنانیم, اگر اجازه دهی با دشمنان می جنگیم.

پیامبر می فرمود: اکنون مأمور به مبارزه نیستیم. دست نگاه دارید. نماز بخوانید و زکات بدهید.

پس از هجرت به مدینه و ایجاد آرامشی نسبی در آن شهر, پس از آنکه دستور جهاد نازل گشت زبان به اعتراض گشودند که خدایا, چرا فرمان نبرد دادی و آن را مدتی به تأخیر نینداختی. قران, ریشه ترس و وحشت آنان را راحت طلبی می شمرد و مردم را نسبت به فرجام آن هشدار می دهد.2

انقلاب جهانی امام زمان, بدون گذشتن از آتش و خون به پیروزی نمی رسد. در نبرد محرومان با مستکبران, برق تیغ بلا, ایمانها را به آزمایش در می آورد. مؤمنان راستین پیشاپیش به استقبال رفته و خود را برای بلایا آماده می کنند, ولی راحت طلبان با دستاویز قرار دادن مذهب, در پی توجیه وضع و پایگاه خویش هستند. در دوران انتظار, بیش از همه چیز, در فکر زندگی خودند و انتظار را بیشتر در دعا و … می جویند.

راحت طلبان از برابر آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم, بی تفاوت می گذرند. این گروه, نجات بشر و عمل به این گونه دستورها را مربوط به زمان ظهور می دانند و مبارزه در زمان غیبت را نامشروع می پندارند.

راحت طلبان از برابر آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم, بی تفاوت می گذرند. این گروه, نجات بشر و عمل به این گونه دستورها را مربوط به زمان ظهور می دانند و مبارزه در زمان غیبت را نامشروع می پندارند.

امام خمینی در طرز تفکر این گروه می گوید:

می گویند: اگر حضرت صاحب, خودشان مقتضی می دانند, برای جهاد و مبارزه, تشریف بیاورند, من که دلم برای اسلام بیشتر از آن حضرت نسوخته است و حضرت هم که اینها را می بیند, خودشان بیایند, چرا من این کار را بکنم.3

از برهان لطف, این نتیجه می گیرند که حضرت, نسبت به کاستیهای جامعه از ما داناتر است و تواناتر , تاخیر حضرت در ظهور, برخاسته از مصلحتی بوده و نیاز به اقدام ما نیست. با کند و کاو بیشتر در منطق و روش زندگی این گروه, متوجه می شویم که همه این گفته ها, پوششی است برای راحت طلبی و در واقع انحرافات اخلاقی, سر منشأ این عقاید است, نه بینش دینی و بصیرت اعتقادی و …

این گروه که در دوران غیبت, راحت طلبی سبب همدستی آنان با کفر و ستم شده است, به هنگام ظهور امام نیز, نمی توانند شیوه زندگی را تغییر دهند. برای ادامه زندگی, بدون درد سر و به دور از غوغا و مبارزه, با حضرت همراه نمی شوند. در پاسخ دعوت امام به جهاد با مستکبران, آیات تقیه را می خوانند. امام زمان در مقابله با توجیه های کژاندیشانه آنان به قرآن استدلال می کند و حق را بدون پرده آشکار می سازد و سرانجام, راحت طلبان را در ردیف منافقان کیفر می دهد.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید:

فلسفه تشریع تقیه, حفظ خونهاست. اگر تقیه, به مرز خون رسد, جای تقیّه نیست. به خدای سوگند, اگر شما برای یاری ما دعوت شوید, خواهید گفت: ما در تقیه هستیم و نمی توانیم شما را یاری دهیم. همانا تقیه از پدران و مادران برایتان عزیزتر است. اگر قائم ما بپاخیزد, به یاوه گوییهای شما گوش نخواهد داد و در حق بسیاری از شما مردم منافق, حدود خداوند را جاری خواهد ساخت.4

 

2 . جمود اندیشان

امام زمان

 از بامداد اسلام, ظاهر گرایان از مهم ترین موانع احیای دین و تحولات اجتماعی بوده اند, کسانی که به باطن و روح و هدف دین توجه نکرده و افق درکشان فراتر از پوست و قالب را نمی نگرد. دور بودن از واقعیت های عینی, آنان را کوته بین کرده و به خود محوری دچار. محدود بودن درکشان نسبت به دین,موجب می شود که در زمانهای حساس, تکلیف را نشناسند و به رویارویی پیامبر و امامان کشانده شوند.

در جریان نزول آیه روزه و نماز مسافر, پیامبر در سفر, دستور افطار دادند و خود روزه گشودند, ولی گروهی که به خیال مقدس مأبانه خود, هر سختی ثواب دارد, به روزه ادامه دادند. پیامبر با آنان برخورد کرد و بدیشان لقب گناهکار داد. 5

وجود پیامبر و مخالفت صریح با این گروه, به آنان عرصه میدان داری نمی داد. پس از پیامبر, تفکر قشری و ظاهر بینی در لوای حراست از سنت و جماعت, در میان مردم رایج شد و ورود نحله های گوناگون فکری به فرهنگ اسلامی, بویژه در دوران غیبت, آن را تشدید کرد. فرقه های گوناگون در عالم اسلام پیدا شد. ارباب مذاهب و فرق,به اسلام به عنوان دینی جامع و حیات بخش توجه نکردند و با یکسو نگری به برخی از جوانب دین, زمینه ناتوانی سایر اجزاء آن را فراهم کردند.

عالم تشیع نیز, از این خوان بی نصیب نماند. غیبت امام و دور کردن شیعه از عرصه سیاست و اجتماع, سبب شد که حرکت اجتهاد بیشتر در حل مسائل فردی متمرکز شود و دستورات اسلام به عنوان یک سیستم اجتماعی, اقتصادی و… کمتر در کار تحقیق و تدریس قرار گیرد. 6

فلسفه تشریع تقیه, حفظ خونهاست. اگر تقیه, به مرز خون رسد, جای تقیّه نیست. به خدای سوگند, اگر شما برای یاری ما دعوت شوید, خواهید گفت: ما در تقیه هستیم و نمی توانیم شما را یاری دهیم.

به هنگام ظهور امام, تحجر در اندیشه ها و رفتار اجتماعی, نه تنها از میان نرفته که در لفافه های نوظهور جلوه های دیگر می یابد. امام, احیا گر دین است در همه مسائل فکری و کاربردی اسلام, به دگرگونیهای وسیعی دست می زند و دستوراتی را که در طی روزگاران دراز, بر توده مردم پنهان مانده و مردم ناشیانه به آن عمل می کنند, آشکار می سازد.7

حضرت, برای ایجاد عدالت عمومی, اموال نامشروع را مصادره می کند, قطایع و زمینهایی که حکومتها به ناروا به افراد واگذار کرده اند, به بیت المال بر می گرداند.8 دست حرام خواران را از اموال عمومی کوتاه می کند و نقب های نامریی به بیت المال را مسدود می کند.9

امام زمان

در اجرای عدالت, تا آن جا پیش می رود که راه را بر افرادی که به زیارت مستحبی خانه خدا می روند بسته و حج واجب را در اولویت قرار می دهد.10 شیوه حرم سازی و مسجد نمایی را نمی پسندد و مساجد را از تزئینات غیر ضروری پاک می سازد.11 در حرم پیامبر و مسجد الحرام تغییرات مهمی را به اجراء می گذارد. در قضاوت, شیوه داودی را پیش می گیرد و با معیارها و موازین نوینی که در اختیار دارد, کشف حقیقت می کند و تنها به شیوه قضایی گذشته, یعنی به سوگند اکتفا نمی کند.12

در تفسیر قرآن, اسرار پنهانی و رموزی که بر مردم پنهان مانده را آشکار ساخته و درهای حکمت و معرفت را بر مردم می گشاید. تأویل قرآن و مصادیق بارز و پنهان آیات آن را بر مردم آشکار می سازد.13

امام زمان, احکامی که پیامبر و امامان پیشین, به سبب نبودن شرایط, نتوانسته اند اجرا کنند, جاری می کند و اسلام را با همه شرایط و ویژگیها, در جهان حاکم می سازد.

تحولات مهم فرهنگی و اجتماعی و سیره امام در حکومت و قضاوت, با ذهنیتی که مردم از دین دارند و تحجر اندیشان القا کرده اند, جدید جلوه می کند و روش امام را با معتقدات خود بیگانه می بینند.

اذا قام القائم استانف دعاء جدیداً کما دعاء رسول اللّه.14

امام, نه مشرع است و نه دین ساز, بلکه جدید بودن روش حضرت در ارتباط با شناخت واژگونه مردم آن دوره از دین است, که کارهای امام را جدید جلوه می دهد, گویی دین جدید آورده است. گروهی که با اسلام اصیل بیگانه بوده و تنها بر ظواهر گذشته جمود دارند. روش امام را با سیرت نیاکان خود ناشناخته دیده, زبان به اعتراض می گشایند و با سلاح مذهب, به مقابله امام می شتابند. گروهی که از فهم بطون و معانی بلند قرآن عاجزند, به ظواهر قرآن, علیه امام استشهاد می کنند و عده ای با استدلال به سیره ای از پیامبر که درخیال دارند, به تحولات اجتماعی و اقتصادی امام انتقاد می کنند.

امام زمان, در بیرون کردن این گروه از صحنه اجتماعی و افکار عمومی, پیش از جدش پیامبر به زحمت می افتد. پیامبر, با کافران بی پرده, رو به رو بود که از اعلان دشمنی ابایی نداشتند و آشکار با اسلام و پیامبر می جنگیدند. ولی این دسته از معارضان مهدی, پینه بر پیشانی دارند و در میان مردم, به زهد و ورع مشهورند و با سلاح دین, به جنگ امام می روند. بی کمترین تردید, به تیر تکفیرش می زنند و با ایجاد شایعه و جنگ روانی افکار عمومی را علیه او بسیج می کنند.

در جریان نزول آیه روزه و نماز مسافر, پیامبر در سفر, دستور افطار دادند و خود روزه گشودند, ولی گروهی که به خیال مقدس مأبانه خود, هر سختی ثواب دارد, به روزه ادامه دادند. پیامبر با آنان برخورد کرد و بدیشان لقب گناهکار داد.

امام صادق(ع) می فرماید:

آزردگیهایی که مهدی ما از سوی نادانان روزگار خود متحمل می شود, بیش از زحماتی است که به پیامبر از جاهلان زمان خود وارد شده. گفتم: و چگونه؟ فرمود: پیامبر در زمانی بر انگیگخته شد که مردم سنگ و درخت و چوب می پرستیدند. قائم, آن گاه که قیام کند, مردم علیه او قران را تاویل می کنند. به خدا سوگند, همانند سرما و گرما عدالت وارد سراهای آنان خواهد شد.15

در قضیه ای, امام در جمع مردم سخن می گوید و حقایق را بر مردم آشکار می سازد, گروهی از مردم که تاب سخنان حضرت را نیاورده علیه امام خروج می کنند.

امام صادق(ع) می فرماید:

در وقت ظهور قائم ما, برایتان سخنانی گوید که تاب شنیدن آن را ندارید. علیه او در رمیله شورش خواهید کرد. او, با شما جنگیده و شما را نابود خواهد کرد.16

خطاب امام به شیعیان,(یحدثکم) نشانگر آن است که این گروه, از مخالفان امام, از شیعیان هستند و همگی, به دست امام از میان می روند.

 

3 . کافران و منافقان

امام زمان

 در طول تاریخ اسلام, افرادی از منافقان, با سوء استفاده از آزادیهای اسلامی, وارد مسلمانان شده و با تظاهر به شعائر اسلامی, از امکانات جامعه مسلمانان, استفاده کرده اند. مصالح اسلام, ایجاب می کرد پیامبر و ائمه, با آنان مدارا کنند و از درونشان پی جویی نکنند در حکومت مهدی نیز, این گونه افراد در صدد نفوذ در حکومت و جامعه اسلامی بر می آیند. منافقان, گاه تردستانه, تا سطح تصاحب مقامات عالی حکومت امام پیش می روند, ولی ذکاوت و قدرت امام جایی برای دست اندازی منافقان باقی نمی گذارد و شدیداً پاکسازی می شوند.17 دو چهرگان که آینده خود را در خطر می بینند, با پخش شایعه و همکاری با گروههای معارض, دشمنی خود را آشکار می کنند. در مناطق مرزی, با دشمنان خارجی همدست می شوند و در مرکز خلافت, کوفه, آشکارا با امام می جنگند. حضرت, پس از درهم شکستن مقاومت مخالفان, پیروزمندانه وارد کوفه می شود و منافقان را در ردیف سایر فرقه های منحرف نافرمان, از میان بر می دارد. 18

کفار نیز, که ادعای سرکردگی مردم جهان را داشته و نهضت آزادی بخش مهدی را مانع منافع ناروای خود می بینند, در برابر حضرت صف آرایی می کنند. آنان, برای جلوگیری از مسلمان شدن مستضعفان و حاکمیت محرومان, نیرو تهیّه کرده و با سپاهیان امام درگیر می شوند.

امام صادق می فرماید:

اذا خرج القائم لم یبق مشرک باللّه العظیم ولاکافر, الا کره خروجه19

مشرکان و کفار از قیام مهدی ناخشنودند.

دنیای کفر, با دستاویز قرار دادن کیش نصرانیت, با امام درگیر می شوند و به دشمنان امام, کمک می رسانند و به هنگام شکست, بدیشان پناه می دهند.20

از برخی از روایات استفاده می شود, سفیانی, مهم ترین مخالف امام نیز, صلیب در گردن دارد.21

امام, طی گفت و گوهای اعتقادی و سیاسی, معارضان غیر مسلمان را همراه خود می کند و مشرکان کینه ورز جنگ افروز را, شکست می دهد.

 

سید عباس رضوی

گروه دین و اندیشه تبیان


1 . (میزان الحکمة) ری شهری, ج1/292, انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.

2 . تفسیر (قمی), علی بن ابراهیم قمی, ج1/144.ذیل آیه 71 سوره نساء.

3 . (امام و روحانیت), مجموعه دیدگاهها و سخنان امام درباره روحانیت /206, دفتر سیاسی سپاه پاسداران.

4 . (وسائل الشیعه), شیخ حر عاملی, ج11/483, داراحیاء التراث العربی.

5 . تفسیر (نورالثقلین), ج1/165.

6 . (مجموعه آثار شهید صدر), مقاله همراه با تحوّل اجتهاد/8, روزبه.

7 . (ارشاد), شیخ مفید/383.

8 . (منتخب الاثر)/305.

9 . (بحارالانوار), ج52/338.

10 . (من لایحضره الفقیه), شیخ صدوق, ج1/161, دارالتعارف, بیروت.

11. (الغیبه), شیخ طوسی/473 ـ 475, مؤسسه معارف اسلامی, قم.

12 . (کافی), ج1/397.

13 . (بحارالانوار), ج52/364 ـ 336.

14 . (الغیبه), نعمانی/322.

15 . (همان مدرک) /297.

16 . (بحارالانوار), ج52/375.

17 . (همان مدرک)/338.

18 . (همان مدرک)/338.

19 . (البرهان فی تفسیر القرآن) محدث سید هاشم بحرانی, ج2/121, اسماعیلیان.

20 . (بحارالانوار), ج52/344.

21 . (الغیبه), شیخ طوسی /463.


نوشته شده توسط : موسی مباشری

[ نظر]


313 یار امام عصر (عج)

دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت 1:11 عصر
<

313 یار امام عصر (عج)<\/h1>
امام زمان علیه السلام

یاران امام, سنگهای زیرین انقلاب جهانی اند. همان گونه که پیامبر(صلی الله علیه و آله)(صلی الله علیه و آله) با همراهی مهاجران و انصار, رسالت شکوهمندش را به انجام رساند و علی(علیه السلام) با مجاهدت افسران رشیدش, حماسه های بزرگ آفرید, فریاد رس موعود نیز, با همکاری مردان نمونه و خود ساخته عدالت را به جهان باز خواهد آورد وراثت را به محرومان زمین خواهد بخشید. منابع دینی ما, بر جایگاه والای آن جوانمردان اشارت ها دارد.1

 امامان, همواره آرزومند همراهی آن حضرت بوده اند و یاوری آن چهره پنهان کرده را به دوستان خویش, همه گاه, یادآوری می فرموده اند:

خدایا, درود بفرست بر مولا و سرورم صاحب الزمان و مرا از یاران و پیروان و حامیان او قرار ده و از آنان که در رکابش, شربت شهادت می نوشند, با شوق و رغبت بی هیچ گونه کراهت.2

عددیاران, سیصد و سیزده نفر یاد شده است:

در موثقه مفضل بن عمر از امام صادق(علیه السلام)(علیه السلام):

گویا می نگرم قائم را بر منبر کوفه و سیصد و سیزده نفر یارانش, که پیرامونش گرد آمده اند, به شمار اهل بدر.3

این مضمون, به طور مستفیض از ائمه به ما رسیده است, از جمله: روایات محمد حنفیه از علی(علیه السلام)4. روایت عبدالاعلی5) وابی الجارود6 وابی بصیر از امام باقر7 وروایت ابی خالد8 وابن حضرمی9 و ابان بن تغلب 10 ومُفَضّل بن عمرو11 از امام امام صادق(علیه السلام) و ….

در متون عامه نیز, در عدد یاران مهدی(عج), شمار یاد شده, بارها و بارها یاد شده است, از جمله: روایت ام سلمه از پیامبر(صلی الله علیه و آله)12 و روایت سیوطی از امام باقر(علیه السلام).13

در برخی از روایات, یاران مهدی(عج) ده هزار نفر یاد شده و تا آنان گرد نیایند قیام صورت نمی گیرد.

در صحیحه ابی بصیر از امام صادق(علیه السلام):

تاحلقه کامل نگردد, قائم خروج نمی کند.14

گفتم: کامل شدن حلقه به چند نفراست؟

فرمود: ده هزار نفر.

در روایات دیگر, به جای کامل شدن حلقه, از کامل شدن (العقد)15 و (فئه)16 سخن به میان آمده است که با گرد آمدن ده هزار نفر تکمیل می شوند.

امام باقر می فرماید:

سوگند به خدا, سیصد و اندی نفر, بدون وعده پیشین گرد می آیند در میان آنان پنجاه زن است. وجود زنان در میان خواص و وزیران مهدی(عج), نشانگر اوج و عظمت والای بانوان در انقلاب جهانی است. کلمه (رجل) که در روایات به کار رفته علامت تغلیب است, نه حصر در روایات عامه نیز از وجود زنان در نهضت مهدی(عج) یاد شده است

ابن رزین غافقی از علی(علیه السلام) روایت می کند.

مهدی(عج), در میان دوازده تا پانزده هزار یاور قیام خواهد کرد.17

در روایت ابن مسعود, شمار بیعت کنندگان, بیش از پنج هزار نفر ذکر شده است.18

در احادیث دیگر به توده های انبوهی اشاره شدهاست که از نقاط گوناگون جهان, بویژه مشرق زمین به کمک امام می شتابند.19

چه بسا بشود گفت: سه دسته گزارشهای یاد شده, با یکدیگر تعارض ندارند, بلکه در طول یکدیگرند. در مجموع, نشانگر

امام زمان علیه السلام

سیر تشکل یارانند. سیصد و سیزده نفر نخستین گروندگان هستند که در انتظار ظهور موعود در مکه بوده اند. با گرد آمدن این گروه, دعوت آغاز می شود. پس از انتشار خبر و گزارش آن به محرمان, ده یا دوازده هزار نفر, که ستونهای اصلی نیروهای انقلاب را تشکیل می دهند, به سرعت به امام می پیوندند. با اجتماع آنان, پاکسازی حجاز آغاز می شود. در ادامه نهضت, توده های انبوه, از سراسر جهان, به حضرت می پیوندند ودرگیری بزرگ و خونبار با مستکبران شروع می شود.

امام صادق(علیه السلام)(علیه السلام) می فرماید:

سیصد و سیزده نفر یاران با او بیعت می کنند. او تا هنگام کامل شدن ده هزار نفر در مکه اقامت کرده سپس رهسپار مدینه می گردد.20

امام صادق(علیه السلام) در پاسخ شخصی که گمان می برد, یاران مهدی(عج) تنها اندک شمارند و حضرت, تنها با نیروی آنان, به اصلاح جهان خواهد کوشید, فرمود: خروج مهدی(عج) به فراهم شدن امکانات بستگی دارد:

مردی از کوفیان, از امام امام صادق(علیه السلام) پرسید: همراهان قائم چند نفرند؟ مردم می گویند: بمانند اهل بدر, سیصد و سیزده نفر بیش نیستند.فرمود: جز به همراهی افراد قدرتمند قیام نکند, آنان هم, کمتر از ده هزار نفر نباشد.21

علاّمه مجلسی, همین معنی را از روایات استنباط کرده و می نویسد: یاران مهدی(عج), منحصر به سیصد و سیزده نفر نیستند, بلکه این شمار یارانی هستند که حضرت به کمک آنان حرکت را آغاز می کند.22

شاهد بر مطلب این که در برخی از روایات, به جای (اصحابه) (من اصحابه)23 آمده که نشان می دهد شمار یاد شده, طلایه یاران امام را تشکیل می دهند که خود را به حضرت می رسانند و نهضت را می آغازند و در مقابل دشمنان مکی, به دفاع از آقا می پردازند. 24

احتمال می رود این گروه اندک, فرماندهان و وزیران امام باشند که در آغاز هسته های اصلی نیروها را بر عهده دارند و پس از پیروزی, برای ارشاد و دادرسی و کارگزاری به سرزمینهای دور و نزدیک فرستاده می شوند.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید:

گویا می نگرم به قائم بر فراز منبر کوفه, یارانش در پیرامون او حلقه زده اند. آنان پرچمداران لشکرها و کارگزاران امام بر روی زمین هستند.25

از این گروه, به نقباء ,(خواص) و (ذخراللّه) تعبیر شده است.27

 

خاستگاه یاران

یاران مهدی(عج), از صنف و نژاد ویژه ای نیستند, بلکه از گروهها و نژادهای گوناگون و از سرتاسر جهان هستند. مردمی که به یاری امام می شتابند, (من اقالیم الارض) (من اقصی البلاد)ند. در این حرکت عظیم, مردمان عجم,نقش پر اهمیتی در خدمتگزاری امام بر عهده دارند. 28

حضرت در سن جوانان ظاهر می شود. یاران وی را نیز, بیشتر جوانان پرتحرک و برنشاط تشکیل می دهند و پیران در میانشان اندک شمارند:

یاران قائم, جوانانند و پیران اندک بسان سرمه در چشم یا نمک در طعام و کمترین چیز در غذا نمک است.28

این جوانانند که با شنیدن خبر ظهور امام, شبانه حرکت می کنند. رخت استراحت درهم می پیچند, شتابان راه حجاز پیش می گیرند و به حضرت می پیوندند. زنان نیز, در این نهضت بزرگ جایگاه شکوهمندی دارند و در همه مراحل انقلاب حضور فعال خواهند داشت. زنان در تهیه مقدمات حرکت, شرکت دارند پس از پیروزی, در اداره کارها, به امام کمک می کنند.

امام باقر می فرماید:

سوگند به خدا, سیصد و اندی نفر, بدون وعده پیشین گرد می آیند در میان آنان پنجاه زن است. 29

وجود زنان در میان خواص و وزیران مهدی(عج), نشانگر اوج و عظمت والای بانوان در انقلاب جهانی است. کلمه (رجل) که در روایات به کار رفته علامت تغلیب است, نه حصر در روایات عامه نیز از وجود زنان در نهضت مهدی (عج) یاد شده است.30

 

سید عباس رضوی

گروه دین و اندیشه تبیان


1 .(بحارالانوار), علامه مجلسی, ج52/125. مؤسسه الوفاء, بیروت.

2 . (مفاتیح الجنان), شیخ عباس قمی, ترجمه الهی قمشه ای /988, انتشارات علمی.

3 . (کمال الدین و تمام النعمه), شیخ صدوق, ج2/672, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین.

4 . (منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر), لطف اللّه صافی/166, داوری, قم.

5 . (بحارالانوار), ج52/341.

6 . (الغیبة), نعمانی /315, صدوق, تهران.

7 . (همان مدرک).

8 . (بحارالانوار), ج51/56.

9 . (کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر), ابن خزازقمی /263, بیدار, قم.

10 . (الغیبة) نعمانی /315.

11 . (کمال الدین و تمام النعمه) /672.

12 . (مجمع الزوائد ومنبع الفوائد), نورالدین هیثمی/119 چاپ شده در الموسوعة الامام المهدی(عج), ج1, مکتبة الامام امیرالمؤمنین.

13 . (الحاوی للفتاوی سیوطی),ج2/150, چاپ شده در (الموسوعة…).

14 . (الغیبة), نعمانی /307.

15 . (بحار الانوار), ج51/157.

16 . (تفسیر نورالثقلین), محدث عبد علی الحویزی, ج1/249, علمیه.

17 . (الملاحم والفتن), سید بن طاووس /65, مؤسسه الوفاء, بیروت.

18 . (الحاوی للفتاوی), ج2/153.

19 . (بحارالانوار), ج60/316.

20 . (ارشاد), شیخ مفید ج2/383, چاپ شده در (مصنفات شیخ مفید), ج11, کنگره هزاره شیخ مفید.

21 . (کمال الدین), /2/654.

22 . (بحارالانوار),ج52/323.

23 . (کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر)279/.

24 . (بحارالانوار), ج52/306.

25 . (کمال الدین) /473.

26 . (بحارالانوار), ج53/7.

27 . (ینابیع الموده), الحافظ سلیمان بن ابراهیم القندوزی/249, بصیرتی, قم.

28 . (الغیبة), نعمانی/170.

29 .(بحارالانوار), 52/223.

30 . (الحاوی للفتاوی), ج2/134.


نوشته شده توسط : موسی مباشری

[ نظر]


صفات خاص یاران مهدی (1)

دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت 1:10 عصر
<

صفات خاص یاران مهدی (1)<\/h1>

امام زمان علیه السلام

1 . خداجویی

 خداجویی و توحید, سرلوحه عقاید و خصال یاران مهدی است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است. همه چیز را جلوه او دیده و جز یاد او, سخن دیگران در نظرشان بی لطف و جاذبه است. غیب را چونان شهود دیده و از صفای روحانی عالم معنی نوش کرده اند. ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آن بیگانه است2 در شناخت حقیقت, به مرتبه یقین رسیده اند و حقایق را بدون پرده مشاهده می کنند.3

کمال معرفت و آشنایی با حقایق آنان را به مرحله عالی خشیت نائل کرده و از کوتاهی در انجام وظیفه, هراس دارند, زیرا آن کس که به خدا نزدیک تر است و به عزت و قدرت بی پایان او, بیشتر آگاهی دارد ترسش از خدا فزون تر است و در انجام وظیفه شکیباتر. شوق دیدار محبوب, دلهایشان را به وجد آورده و در اشتیاق وصل او, شب و روز نمی شناسند.

امام صادق(علیه السلام) درباره اینان می فرماید:

مردانی که گویا دلهایشان پاره های آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای, خاطرشان را نمی آلاید… همانند چراغ های فروزانند, گویا دلهایشان نور باران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا می کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند.4

امیرمؤمنان یاران مهدی را گنج هایی می داند آکنده از معرفت خدایی:

خوشا به حال طالقان که خدای بزرگ در آن گنجهای نهفته دارد برتر از طلا و نقره.آن گنجها, مردانی مؤمناند که خدای را به شایستگی شناخته اند. آنان, یاران مهدی در آخر الزمان هستند.5

 

2 . بصیرت و آگاهی

شناخت مقصد چراغ راه است, راه را بر رونده آشکار و آسان می سازد. در دو راهیها, او را از سرگردانی رهایی می بخشد. مردان حقیقت آشنا, از دوری راه, نا امید نمی گردند و در بحرانها, کمر خم نمی کنند. پیچ و خمهای زندگی و کژیها, آنان را به بیراهه نمی کشاند. چراغی فرا روی دارند که به سوی آن راه می گشایند.6

علی(علیه السلام) رویارویی با فتنه های کور و ورطه های هراس انگیز, چون جنگیدن با مسلمانان بی شعور و جاهلان پینه بر پیشانی بسته را, نه در صلاحیت هر کس که در توان دلیر مردانی می بیند کار کشته و ژرف نگر, که در ظواهر درنگ نکرده و از ورای همه موانع پایان را تماشا کنند و اسلام ناب محمدی را از اسلام ناخالص و شرک آلود متمایز سازند.

حضرت در آغاز درگیری با مسلمانان مقدس نمای پیمان شکن, خطاب به یاران, فرمود:

میان شما و اهل قبله دَرِ جنگ گشوده شد و این عَلَم را بر ندارد مگر آن کس که بینا و شکیبا باشد و داند که حق در کجا است.7

یاران با این شرایط با امامشان بیعت می کنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس, به ناحق نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. درامانت, خیانت نکرده و پیمان شکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند, فراریان را دنبال نکرده, مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند.

یاران مهدی, در بصیرت, درایت و خردمندی سرآمدند. در فتنه هایی که زیرکان در آن فرو می مانند, هوشیارانه راه جویند و حق را از باطل باز شناسند. چنان از جامهای حکمت سیرابند و آماده کار که:

چون فرمان خدا آزمایش را به سر آورد, شمشیرها در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار دین داشتند آشکار کردند. طاعت پروردگارشان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند.8

بصیرت و آگاهی عمیق از هدفها و راهها و شناخت دوستان و دشمنان اسلام, سبب می شود که در احیای سنت و مبارزه با بدعت درنگ نکنند و درپی رسالت شرکت زدایی, به همراه امام خود, تبر بر دارند و بت شکنی کنند, پیرایه هایی که به اسم دین در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدّس یافته اند نابود سازند و اسلام را در صفا و خلوص نخستین خود عرضه بدارند.

 

3 . عبادت و بندگی

امام زمان علیه السلام

 یاران مهدی, مردان عبادتند و نیایش, شیران روز و نیایش گران شب. آن هم نه عبادتی عادت گونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران, بلکه نیایشی عارفانه و پاک, پیوند روح با ابدیت, عالی ترین عکس العمل سپاس گزارانه انسان در برابر خدا. عبادت آزادگان. نیایش پرجوش و خروش و سیر و سلوک. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان در هم آمیخته, همواره خود را در محضر خدا می بینند و از یاد او لحظه ای غفلت نمی ورزند. از ترس خداوند, نیمه شب, چونان مادران فرزند مرده می گریند. شب زنده داران و روزه داران.9

به گفته فضیل بن یسار: مردانی که سبک خوابند و در نماز, بسان زنبور عسل, زمزمه کنان. 10

امام, در سفر و حضر, جنگ و صلح یاران را به تعبد و تضرع سفارش می کند, تا مقصد فراموش نگردد و پیروزیهای پیاپی, آنان را به غفلت و غرور دچار نسازد. همواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او.

امام باقر(علیه السلام) می فرماید:

چون بر فراز نجف بر آید, به یاران خطاب کند. امشب را به عبادت به روز آورید آنان برخی در رکوع و برخی در سجده شب را به سحر می رسانند و به درگاه خدا تضرّع می کنند.11

یا می فرماید:

گویا, قائم ویارانش را در نجف اشرف می نگرم, توشه هایشان به پایان رسیده و لباسهایشان مندرس گشته است. جای سجده بر پیشانیشان نمایان است. شیران روزند و راهبان شب. 12

 

4 . حافظان حدود خدا

 اسلام, دین مرزهاست و همه چیز در آن, قانون دارد. واجبات و محرمات مرزهای دین خدایند حرکت در مرز, حرکت در راه است و تجاوز از آن, بیراهه و گمراهی. یاران مهدی, مرزبان دین خدایند و حافظان حدود او. در اجرای فرمانهای حق, سخت و پی گیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفه ها, دستخوش احساسات و دوستیهای بی مورد واقع نمی شوند. قدرت و حشمت آنان را مغرور نمی کند و سنگدلی دشمنان ایشان را به افراط نمی کشاند. جنگهای مهیب و دشواریهای نبرد, آنان را در عبادت سهل انگار نمی کند و تهی دستی ایشان را به مال اندوزی و تجاوز وا نمی دارد. نخستین شرط بیعت امام با یاران, حفاظت حدود خدا است.
روزی را می بینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار کعبه, به اهتزاز در آمده, دستها برای بیعت تو, پی در پی صف کشیده اند. دوستان با صفا, کارها را چنان به نظم و ترتیب درآورده اند که همچون دانه های درّ گرانبها که در رشته ای قرار گیرند, شمع وجودت را احاطه کرده اند و دستهایشان برای بیعت با تو, در کنار حجرالاسود. به هم می خورد.

علی (علیه السلام) می فرماید:

یاران با این شرایط با امامشان بیعت می کنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس, به ناحق

امام زمان علیه السلام

نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. درامانت, خیانت نکرده و پیمان شکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند, فراریان را دنبال نکرده, مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند.

امام نیز, متعهد می شود, بسان همراهان زندگی کند, دربان و حاجب برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به یاری خدا در راه استقرار عدالت بکوشد و خدا را به شایستگی عبادت کند.13

امام, بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجرای وظایف خود نظارت دو چندان دارد.14

باید چنین باشد, زیرا ایجاد حکومت اسلامی, در گرو حفظ حدود خداست و ایجاد جامعه آرمانی, جز با تربیت استوانه های پولادین ممکن نمی گردد. اگر کارگزاران نظام توحیدی, با فضیلت باشند و وظیفه شناس, مردم نیز حرمت دین نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان عدالت راه گشایند . پیروزی حق و شکست باطل در گرو تعهد و پای مردی پرچمداران آن است.

 

5 . شجاعت

 یاران مهدی, دلیر مردند و جنگاوران میدانهای نبرد. دلهایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن, هراسی به دل راه نمی دهند. ایمان به هدف, همه وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) به بازوانشان قوت بخشیده است. اراده جنگیدن, سرشار از شجاعتی بی همانند, آنان را به رزمگاه می کشاند. دل مردن دارند و عشق به شهادت.عزت نفس و بلندی همت, آنان را از کوه بلند پایه تر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دو چندان. غیور مردانند و ترسویان و زبونان, در جمعشان راه ندارند.

مولایشان, اندامی پهلوانانه دارد, سینه ای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده15. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خارسنگ, محکم تر.16

شجاعتی بی بدلیشان, ترس را بر دلهای مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش می گیرند.

امام باقر(علیه السلام) می فرماید:

گویا, آنان را می نگرم, سیصد و اندی مرد بر بلندای نجف کوفه ایستاده اند.دلهایی چون پولاد دارند. در هر سو, تا مسافت یک ماه راه, ترس بر دلهای دشمنان سایه می افکند.17

در سوار کاری و تیراندازی بی نظیرند: (خیرالفوارس). در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله) در نبرد بدر, نشانه ویژه برسر نهاده اند.18

آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهره گیری از زیبایی های زندگی, دیگران را برخود پیش دارند و باید چنین باشند آن کس که خود ساخته نباشد, نمی تواند سازندگی کند و آن که بر دوست خود, مهر نورزد, دیگران را شایسته ترّحم نبیند.

دلیری ویژه یاران برگزیده نیست, همه خدا جویان و مستضعفان از پدیدار شدن طلایه حق و عدالت قوی دل می گردند و حیاتی دوباره می یابند. ترس را کنار می نهند و به صف رزم آوران می پیوندند.

6 . فرمانبری

 یاران امام, عاشقان مولای خود اند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی خلف, فرمان می برند و بهتر از بنده ای گوش به فرمان, از حضرت, پیروی می کنند. در انجام دستورهای وی, بر یکدیگر, پیشی می گیرند.

به فرموده پیامبر(صلی الله علیه و آله): تلاش گر و کوشا در پیروی از اویند.19

امام زمان علیه السلام

پیروی آنان از امام, نه برخاسته از زور, که ناخالصان را به زور در ضیافت اهل وفا در نیاوردند و در خلوت جوانمردان, ناپاکان حضور نیابند, بلکه عشق و علاقه قلبی به مهدی, آنان را به فرمانبری وا می دارد. بسان پروانه, به دور شمع وجودش, در گردشند. جاذبه سازنده و پر قدرتش, آنان رامجذوب کرده است. لبخند او را, جلوه رضای خدا و عتابش را تازیانه خشم خدا می شمرند. او, را بیش از هر کس, دوست می دارند و پیروی از او, بدون قید و شرط, بر خود لازم می شمارند. یادگار پیامبر را در میان دارند و از هرچه در پیرامون او وجود دارد, نشان یار جسته و به آن بترک می جویند.

سوارانی با نشان و پرچم, برای تبرک دست بر زین مرکب امام می سایند و در گرد امام در چرخشند. با جان و دل, او را در جنگها یاری کرده و آنچه طلب کند, کفایت می کنند.20

دوستان خدایند و خدا دوست. به جای ناشکیبایی بزدلان و راحت طلبان, یاریش می کنند و در برابر نافرمانی نمک ناشناسان, پاکبازانه تسلیم اویند.21

امام حسن عسکری(علیه السلام) در سخنانی که در آخرین روزهای عمر, به فرزند خود فرموده, از یاران مخلص مهدی یاد کرده و فرزند را با یاد آن مردان با وفا دلداری داده است:

… روزی را می بینم که پرچمهای زرد و سفید درکنار کعبه, به اهتزاز در آمده, دستها برای بیعت تو, پی در پی صف کشیده اند. دوستان با صفا, کارها را چنان به نظم و ترتیب درآورده اند که همچون دانه های درّ گرانبها که در رشته ای قرار گیرند, شمع وجودت را احاطه کرده اند و دستهایشان برای بیعت با تو, در کنار حجرالاسود. به هم می خورد. قومی به آستانه ات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاک و ریشه ای پاکیزه و گرانبها آفریده است. دلهایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقاق پاکیزه است. به فرمانهای دینی فروتنند و دلهاشان از کینه و دشمنی پیراسته, رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته. آیین حق را می پرستند و از اهل حق پیروی می کنند.22

 

7 . ایثار و مواسات

 از ویژگیهای بارز همراهان مهدی, ایثار و مواسات است. وحدت مقصد و اخلاص نیت, دلهایشان را با هم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهره گیری از زیبایی های زندگی, دیگران را برخود پیش دارند و باید چنین باشند آن کس که خود ساخته نباشد, نمی تواند سازندگی کند و آن که بر دوست خود, مهر نورزد, دیگران را شایسته ترّحم نبیند. پیروزی پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در گرو یاران ایثارگر و فداکار بود و همه قیام های اصلاحگرانه تاریخ اسلام از چشمه مواسات بهره گرفت.

از آن سو, از عوامل خانه نشین شدن امامان, اندک بودن یاران موافق و فداکار بوده است.23

با این که روابط گرمی با مردم دارند, بسان پدر و فرزند, ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است.

برید عجلی نقل می کند:

به امام باقر گفته شد: یارانمان در کوفه بسیارند. اگر فرمان دهی از تو اطاعت خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه برادر دینی, از مال او نیازمندی خود را بر طرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل مال دریغ کنند, در نثار جان بخیل ترند. سپس افزود: مردم در صلح اند با آنان ازدواج کرده و از ایشان ارث بریم و برایشان اقامه حدود کرده و امانات آنان را اداء کنیم. زمان قیام قائم دوران رفاقت فرا رسد. مرد به سراغ مال برادر رفته حاجت خود برگیرد و کس او را منع نکند.24

در روایات, از یاران مهدی علاوه بر تعبیر (مزامله) به رفقا, نیز نام برده شده اند25, به معنای دوستان همدل و همراز, با لطف و صفا, دوستان بزم و رزم. دوستیشان, چنان محکم است که گویا برادران تنی اند. و همه شان از یک پدر و مادرند. گویا یک پدر و مادر آنان را پروریده اند. دلهای آنان از محبت و خیرخواهی به یکدیگر آکنده است.26

 

8 . زهد و ساده زیستی

زهد و ساده زیستی, زینت کارگزاران مهدی است. آرمانش رساندن جامعه به قله رفیع توحید و عدالت است و خوش کامی
امام زمان علیه السلام

 و نیک بختی را در آرامش دیگران می جویند. غذایشان ساده و لباسشان بی پیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمی رود. با دردهای جامعه آشنا و رنجهای بشر در احساس لطیفشان, بازتاب دارد. نمی توانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند; چرا که آن که با عشرت طلبان همسو شود و دل در گرو آز و طمع بندد,نمی تواند مروج دین باشد و کارگزاری شایسته برای حکومت عدل و داد.27

امام صادق(علیه السلام) به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی حکومت اهل بیت بودند, می فرمود: اینک, هنگام آرامش ماست. اگر به قدرت دست یابیم, همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. تواضع و فروتنی را پیشه سازیم و در ناگواری های روزگار شریک آنان باشیم, تا مردم از ما الگو گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید.28

امام صادق(علیه السلام) در برابر پافشاری دوستان برای قیام و شتاب در خروج قائم فرمود:

چرا در خروج قائم شتاب می ورزید. به خدا سوگند, لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در حکومت او, جنگیدن است و مرگ در سایه شمشیر.29

ستمدیدگان جهان, آزادی خود را در دست آن پاکبازان دیده و از سراسر گیتی به یاریشان می شتابند. درستی گفتار و شعارشان را در کردارشان می جویند و در پی دیدن نشانه های اخلاص و صداقت به درگاهش سر می سپارند.

در حجاز, فرودستان و بینوایان در انتظار ظهور مهدی لحظه می شمارند30 و در سایر سرزمینها نیز, غیر مسلمان برای رهایی از ستم بیداد گران, امام را می جویند به دست مهـر او به آستان اسلام, پیشانی می سایند.31

 

9 . نظم انضباط

 نظم در زندگی و کار, از ارزشهای انسانی و از رموز کامیابی است. انسانهای موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص, حرکت می کنند. انقلابهای رهایی بخش و سازمان یافته, کمتر با شکست رو به رو می شوند. پیامبر اسلام, سمبل نظم بود. در زندگی شخصی, اوقات خود را تقسیم می کرد و عبادت و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت, براساس نظمی روشن مشخص شده بود.32 علی(علیه السلام) نیز, با نظم برد و به هنگامی مرگ فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمود. 33

یاران امام زمان نیز, دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانی اند. با این که روابط گرمی با مردم دارند, بسان پدر و فرزند, ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است.

از یاران امام یازده نفر سمت نقابت و نمایندگی دارند. 34 و دیگران, در اختیار این گروهند.

سپاهیان امام, لباس یکسان استفاده می کنند. نیروهای متحد الشکل و منظم مهدی, منظم ترین نیروهای رزمی جهانند.

علی(علیه السلام) آنان را این گونه می ستاید:

گویا آنان را می نگرم, زی و هیأتی یکسان, قد و قامت برابر, در جمال و برازندگی همانند وهم لباسند.35

در آغاز و انجام کارها, سازماندهی دارند و در بیعت با امام و دعوت به قیام و جهاد با دشمنان هماهنگ عمل می کنند. دوستانی با صفایند و کارها را ماهرانه به نظم و ردیف در آورده اند و پیشاپیش, مقدمات حرکت را برای امام فراهم می کنند.36

یاران امام مؤمنان راستین و انسانهای وارسته ای هستند که در همه کمالات انسانی و اسلامی سر آمد مردمان روزگار خویش هستند و از پیش, خود را برای همکاری با امام آماده کرده اند.

 

سید عباس رضوی

گروه دین و اندیشه تبیان


1 . در روایت فضیل بن یسار از امام صادق به اهم صفات یاران مهدی اشاره شده است. ما در این جا, از آن بهره می گیریم.

2 . (کمال الدین), ج2/378.

3 . (همان مدرک),ج1/291.

4 . (بحارالانوار), ج52/308.

5 . (ینابیع الموده)/449.

6 . (نهج البلاغه), فیض الاسلام, خطبه 86.

7 . (همان مدرک), ترجمه دکتر شهیدی, خطبه 173/179, انقلاب اسلامی.

8 . (همان مدرک), فیض الاسلام, خطبه 150.

9 . (الزام الناصب), شیخ علی یزدی حائری, ج2/20.

10 . (بحارالانوار), ج52/308.

11 . (همان مدرک), ج51/346.

12 . (همان مدرک), ج53/7.

13 . (الملاحم والفتن)/149.

14 . (منتخب الاثر)/311.

15 . (کشف الغمه فی معرفة الائمه), علی بن عیسی اربلی, ج3/271 دارالکتاب الاسلامیه.

16 . (خصال), شیخ صدوق, ترجمه کمره ای, ج2/318. اسلامیه.

17 . (بحارالانوار), ج52/343.

18 . (همان مدرک) /310.

19 . (عیون اخبار الرضا), شیخ صدوق, ج/63, طوس.

20 . (بحارالانوار), ج52/308.

21 . (الغیبة), نعمانی /316.

22 . (بحارالانوار), ج53/35.

23 . (اصول کافی), کلینی, ج2/174.

24 . (اختصاص), شیخ مفید/24, چاپ شده در مصنفات شیخ مفید, ج12 کنگره هزاره شیخ مفید.

25 . (ینابیع الموده) /433.

26 . (الزام الناصب) ج2/20.

27 . (نهج البلاغه), کلمات قصار, شماره 110.

28 . (بحارالانوار), ج52/340. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.

29 . (الغیبه), نعمانی /233.

30 . (بحارالانوار), ج53/83.

31 . (همان مدرک)/85.

32 . (عیون اخبارالرضا), شیخ صدوق, ج1/317; (فتح الباری فی شرح صحیح بخاری) ابن حجر عسقلانی, ج8/118, دارالفکر, بیروت.

33 . (نهج البلاغه), نامه 47.

34 . (فروع کافی), ج8/167.

35 . (الملاحم والفتن) /148.

36 . (بحارالانوار) 52/35.


نوشته شده توسط : موسی مباشری

[ نظر]


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >