سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 آخر الزمان - پایگاه اطلاع رسانی مباشری

اوضاع و شرایط آخرالزمان

دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت 1:16 عصر
<

اوضاع و شرایط آخرالزمان

امام زمان

بنابر آنچه در مجموعه رهنمودهای پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار وارد شده است، در دوره غیبت به دلیل عدم دسترسی مردم به امام (عج) و غرق شدن در زرق و برق دنیا و همین طور دور شدن از فضائل اخلاقی و انسانی و بی توجهی به احکام و ارزش های الهی، انسان ها با انواع مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی روبرو می شوند. از این پیشامدهای تلخ که سعادت افراد بشر را تهدید خواهد کرد با تعبیرات مختلف یاد شده است تا شاید مردم از طریق تامل در آثار زیانبار این امور، از پدید آمدن این وقایع جلوگیری به عمل آورند. در این باره امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: در این زمان بی توجهی به احکام و ارزش های الهی به اندازه ای رواج پیدا خواهد کرد که مردم کسی را که امر به معروف می کند آدم پست و ذلیل به حساب می آورند. در مقابل، کسی را که به انواع گناهان و آلودگی ها مرتکب می گردد ستایش خواهند کرد.1

در جای دیگر تصریح دارند که در این دوره مردم فقیر خوار و زبون و انسان های مؤمن ضعیف و حقیر و اندیشمندان و افراد با فضیلت پست و بی مقدار شناخته می شوند. در مقابل، شخص فاسق محترم به حساب آمده و ستمگر و ظالم مورد تعظیم و احترام قرار می گیرد. حق ضعیف در بینشان پایمال شده و انسان های قوی از نظر مال و امکانات زمام امور را به دست می گیرند.2

امام صادق علیه السلام هم در این باره چنین می فرمایند: در این زمان انسان های فاسق توانمند و پسندیده محسوب شده... راه های خیر خالی از رهرو شده و راه های ناشایست پر از رهرو می گردد. مردم این زمان ثروتمندان را از انسان های با ایمان گرامی تر می دانند... انواع گناهان نظیر رباخواری و قمار و... رواج می یابد و کسی از آن ها جلوگیری به عمل نمی آورد. افراد پست و لاابالی انسان های با فضیلت و بزرگوار را تحقیر می کنند. هرج و مرج عمومیت پیدا کرده اغلب مردم به جای حق 3 تابع قدرت می شوند... ترک احکام الهی شیوع یافته حکم های باطل و برخلاف حکم خدا رواج پیدا می کند... لازم به تذکر است که این بی توجهی به احکام و ارزش های دینی فقط در مورد تعالیم اسلام نخواهد بود بلکه در نتیجه هواپرستی مردم از آموزه های همه ادیان رویگردان خواهند شد. امام صادق علیه السلام در این باره تصریح دارند که: در آن زمان می بینی که پیروان همه ادیان تحقیر می شوند و حتی هر کس که یک فرد دیندار را دوست داشته باشد. مردم ارتباط با او را تحریم می کنند و از خود می رانند. 4

اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند

توضیحاتی که در کتاب های سایر ادیان نیز در این باره ذکر شده است جالب به نظر می رسد. به عنوان مثال در آیاتی از انجیل آمده است:

امام زمان

اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند. 5

بدیهی است زمانی که جامعه ای این ویژگی های اخلاقی و فرهنگی را پیدا کرد، با انواع مشکلات و گرفتارهای فردی و اجتماعی روبرو خواهد شد. از جمله این گرفتاری ها جنگ های خانمان سوز و پیدایش سلطه های استکباری و رواج ظلم و ستم در سرتاسر جهان، و شیوع انواع امراض و آلودگی های بهداشتی و وقوع زلزله و سیل های ویران گر و قحطی ها و...

لازم به ذکر است که علی رغم این پیشامدها، که ناشی از عملکردهای غلط افراد جوامع است، این گونه نیست که به طور کلی زمین از افراد باتقوا و شایسته خالی شود، بلکه عده ای انسان های بسیار بزرگواری هم خواهند بود که در آن شرایط بسیار سخت از طریق رعایت احکام الهی به مراتب والای اخلاق و تقوا دست خواهند یافت و حتی حکومت و یا حکومت هایی را در آخرالزمان ایجاد خواهند کرد که خود زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) خواهند بود. افراد شایسته ای در سایه چنین حکومت هایی تربیت می شوند که یاران حضرت از میان آن ها برگزیده خواهند شد. امام صادق علیه السلام از چنین افرادی با این عبارات یاد می کنند: اهل زمان غیبت او که قائل به امامت او (مهدی عج) و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر می باشند. ... غیبت امام در پیش آنان چون حضور شده است. خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده که در محضر رسول اکرم صلی الله علیه وآله شمشیر بزنند. آنان مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت کنندگان به دین خدا در آشکار و نهان می باشند.6

 

گروه دین و اندیشه تبیان


1. بحارالانوار، ج 52، ص 256

2. الزام الناصب، ص 195

3. بحارالانوار، ج 52، ص 193

4. بشارة الاسلام، ص 132

5. رساله دوم پولس رسول به تیموتاوس، باب سوم، بندهای 1- 5

6. بحارالانوار، ج 52، ص 122

پدیدآورنده: سید صادق سید نژاد،  برگرفته از مقاله با مهدی در گذر تاریخ


نوشته شده توسط : موسی مباشری

[ نظر]


جزو مخالفان حضرت هستیم؟!

دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت 1:12 عصر
<

جزو مخالفان حضرت هستیم؟!

امام زمان علیه السلام

امام, دشمنان سخت گیر و کینه توزی نیز در برابر خواهد داشت. معارضانی که در مقدمات نهضت اخلال می کنند و پس از پیروزی نیز در نابودی آن خواهند کوشید.

بررسی درباره مخالفان, نشان می دهد سوای مستکبران بیدادگر که در سرلوحه قهر سپاه مهدی قرار دارند, بیشترین کارشکنیها, از جانب کسانی است که ادعای موافقت با امام دارند و خود را از منتظران مهدی می دانند. اینان, امام را نه به خاطر پیاده کردن اسلام اصیل, بلکه برای همراه کردن امام با آرزوها و هوسهای خود می خواهند. و پس از پیوستن به امام, چون کارها را بر وفق مراد خود نمی بینند و ناچارند از منافع نامشروع خود درگذرند, به توجیه اهداف خود روی می آورند و با سلاح دین و مذهب, به جنگ امام می روند که به فرموده امام صادق(علیه السلام):

چه بسیار از کسانی که ادعای پیروی او را دارند, ولی پس از ظهور حضرت, از او روی می گردانند.1

در این بخش, به برخی از این افراد و یا گروه ها اشاره می کنیم.

 

1 . راحت طلبان

 راحت طلبی ریشه درخود پرستی دارد و خودخواهی, منشاء همه مفاسد است. لذت طلبی حالتی را در انسان ایجاد می کند که همه معیارهای اعتقادی و اخلاقی او را دگرگون می سازد.

لذت طلب, دین را به گونه ای توجیه می کند که با رفاه او در تزاحم نباشد. او بیشتر به دنبال آن دسته از احکام ساده و بدون دردسر است که دنیای او در خطر نیفتد. جمعی از مسلمانان مکّه, پیش از هجرت به مدینه, خدمت پیامبر رسیده ابراز می داشتند: مورد آزار دشمنانیم, اگر اجازه دهی با دشمنان می جنگیم.

پیامبر می فرمود: اکنون مأمور به مبارزه نیستیم. دست نگاه دارید. نماز بخوانید و زکات بدهید.

پس از هجرت به مدینه و ایجاد آرامشی نسبی در آن شهر, پس از آنکه دستور جهاد نازل گشت زبان به اعتراض گشودند که خدایا, چرا فرمان نبرد دادی و آن را مدتی به تأخیر نینداختی. قران, ریشه ترس و وحشت آنان را راحت طلبی می شمرد و مردم را نسبت به فرجام آن هشدار می دهد.2

انقلاب جهانی امام زمان, بدون گذشتن از آتش و خون به پیروزی نمی رسد. در نبرد محرومان با مستکبران, برق تیغ بلا, ایمانها را به آزمایش در می آورد. مؤمنان راستین پیشاپیش به استقبال رفته و خود را برای بلایا آماده می کنند, ولی راحت طلبان با دستاویز قرار دادن مذهب, در پی توجیه وضع و پایگاه خویش هستند. در دوران انتظار, بیش از همه چیز, در فکر زندگی خودند و انتظار را بیشتر در دعا و … می جویند.

راحت طلبان از برابر آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم, بی تفاوت می گذرند. این گروه, نجات بشر و عمل به این گونه دستورها را مربوط به زمان ظهور می دانند و مبارزه در زمان غیبت را نامشروع می پندارند.

راحت طلبان از برابر آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم, بی تفاوت می گذرند. این گروه, نجات بشر و عمل به این گونه دستورها را مربوط به زمان ظهور می دانند و مبارزه در زمان غیبت را نامشروع می پندارند.

امام خمینی در طرز تفکر این گروه می گوید:

می گویند: اگر حضرت صاحب, خودشان مقتضی می دانند, برای جهاد و مبارزه, تشریف بیاورند, من که دلم برای اسلام بیشتر از آن حضرت نسوخته است و حضرت هم که اینها را می بیند, خودشان بیایند, چرا من این کار را بکنم.3

از برهان لطف, این نتیجه می گیرند که حضرت, نسبت به کاستیهای جامعه از ما داناتر است و تواناتر , تاخیر حضرت در ظهور, برخاسته از مصلحتی بوده و نیاز به اقدام ما نیست. با کند و کاو بیشتر در منطق و روش زندگی این گروه, متوجه می شویم که همه این گفته ها, پوششی است برای راحت طلبی و در واقع انحرافات اخلاقی, سر منشأ این عقاید است, نه بینش دینی و بصیرت اعتقادی و …

این گروه که در دوران غیبت, راحت طلبی سبب همدستی آنان با کفر و ستم شده است, به هنگام ظهور امام نیز, نمی توانند شیوه زندگی را تغییر دهند. برای ادامه زندگی, بدون درد سر و به دور از غوغا و مبارزه, با حضرت همراه نمی شوند. در پاسخ دعوت امام به جهاد با مستکبران, آیات تقیه را می خوانند. امام زمان در مقابله با توجیه های کژاندیشانه آنان به قرآن استدلال می کند و حق را بدون پرده آشکار می سازد و سرانجام, راحت طلبان را در ردیف منافقان کیفر می دهد.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید:

فلسفه تشریع تقیه, حفظ خونهاست. اگر تقیه, به مرز خون رسد, جای تقیّه نیست. به خدای سوگند, اگر شما برای یاری ما دعوت شوید, خواهید گفت: ما در تقیه هستیم و نمی توانیم شما را یاری دهیم. همانا تقیه از پدران و مادران برایتان عزیزتر است. اگر قائم ما بپاخیزد, به یاوه گوییهای شما گوش نخواهد داد و در حق بسیاری از شما مردم منافق, حدود خداوند را جاری خواهد ساخت.4

 

2 . جمود اندیشان

امام زمان

 از بامداد اسلام, ظاهر گرایان از مهم ترین موانع احیای دین و تحولات اجتماعی بوده اند, کسانی که به باطن و روح و هدف دین توجه نکرده و افق درکشان فراتر از پوست و قالب را نمی نگرد. دور بودن از واقعیت های عینی, آنان را کوته بین کرده و به خود محوری دچار. محدود بودن درکشان نسبت به دین,موجب می شود که در زمانهای حساس, تکلیف را نشناسند و به رویارویی پیامبر و امامان کشانده شوند.

در جریان نزول آیه روزه و نماز مسافر, پیامبر در سفر, دستور افطار دادند و خود روزه گشودند, ولی گروهی که به خیال مقدس مأبانه خود, هر سختی ثواب دارد, به روزه ادامه دادند. پیامبر با آنان برخورد کرد و بدیشان لقب گناهکار داد. 5

وجود پیامبر و مخالفت صریح با این گروه, به آنان عرصه میدان داری نمی داد. پس از پیامبر, تفکر قشری و ظاهر بینی در لوای حراست از سنت و جماعت, در میان مردم رایج شد و ورود نحله های گوناگون فکری به فرهنگ اسلامی, بویژه در دوران غیبت, آن را تشدید کرد. فرقه های گوناگون در عالم اسلام پیدا شد. ارباب مذاهب و فرق,به اسلام به عنوان دینی جامع و حیات بخش توجه نکردند و با یکسو نگری به برخی از جوانب دین, زمینه ناتوانی سایر اجزاء آن را فراهم کردند.

عالم تشیع نیز, از این خوان بی نصیب نماند. غیبت امام و دور کردن شیعه از عرصه سیاست و اجتماع, سبب شد که حرکت اجتهاد بیشتر در حل مسائل فردی متمرکز شود و دستورات اسلام به عنوان یک سیستم اجتماعی, اقتصادی و… کمتر در کار تحقیق و تدریس قرار گیرد. 6

فلسفه تشریع تقیه, حفظ خونهاست. اگر تقیه, به مرز خون رسد, جای تقیّه نیست. به خدای سوگند, اگر شما برای یاری ما دعوت شوید, خواهید گفت: ما در تقیه هستیم و نمی توانیم شما را یاری دهیم.

به هنگام ظهور امام, تحجر در اندیشه ها و رفتار اجتماعی, نه تنها از میان نرفته که در لفافه های نوظهور جلوه های دیگر می یابد. امام, احیا گر دین است در همه مسائل فکری و کاربردی اسلام, به دگرگونیهای وسیعی دست می زند و دستوراتی را که در طی روزگاران دراز, بر توده مردم پنهان مانده و مردم ناشیانه به آن عمل می کنند, آشکار می سازد.7

حضرت, برای ایجاد عدالت عمومی, اموال نامشروع را مصادره می کند, قطایع و زمینهایی که حکومتها به ناروا به افراد واگذار کرده اند, به بیت المال بر می گرداند.8 دست حرام خواران را از اموال عمومی کوتاه می کند و نقب های نامریی به بیت المال را مسدود می کند.9

امام زمان

در اجرای عدالت, تا آن جا پیش می رود که راه را بر افرادی که به زیارت مستحبی خانه خدا می روند بسته و حج واجب را در اولویت قرار می دهد.10 شیوه حرم سازی و مسجد نمایی را نمی پسندد و مساجد را از تزئینات غیر ضروری پاک می سازد.11 در حرم پیامبر و مسجد الحرام تغییرات مهمی را به اجراء می گذارد. در قضاوت, شیوه داودی را پیش می گیرد و با معیارها و موازین نوینی که در اختیار دارد, کشف حقیقت می کند و تنها به شیوه قضایی گذشته, یعنی به سوگند اکتفا نمی کند.12

در تفسیر قرآن, اسرار پنهانی و رموزی که بر مردم پنهان مانده را آشکار ساخته و درهای حکمت و معرفت را بر مردم می گشاید. تأویل قرآن و مصادیق بارز و پنهان آیات آن را بر مردم آشکار می سازد.13

امام زمان, احکامی که پیامبر و امامان پیشین, به سبب نبودن شرایط, نتوانسته اند اجرا کنند, جاری می کند و اسلام را با همه شرایط و ویژگیها, در جهان حاکم می سازد.

تحولات مهم فرهنگی و اجتماعی و سیره امام در حکومت و قضاوت, با ذهنیتی که مردم از دین دارند و تحجر اندیشان القا کرده اند, جدید جلوه می کند و روش امام را با معتقدات خود بیگانه می بینند.

اذا قام القائم استانف دعاء جدیداً کما دعاء رسول اللّه.14

امام, نه مشرع است و نه دین ساز, بلکه جدید بودن روش حضرت در ارتباط با شناخت واژگونه مردم آن دوره از دین است, که کارهای امام را جدید جلوه می دهد, گویی دین جدید آورده است. گروهی که با اسلام اصیل بیگانه بوده و تنها بر ظواهر گذشته جمود دارند. روش امام را با سیرت نیاکان خود ناشناخته دیده, زبان به اعتراض می گشایند و با سلاح مذهب, به مقابله امام می شتابند. گروهی که از فهم بطون و معانی بلند قرآن عاجزند, به ظواهر قرآن, علیه امام استشهاد می کنند و عده ای با استدلال به سیره ای از پیامبر که درخیال دارند, به تحولات اجتماعی و اقتصادی امام انتقاد می کنند.

امام زمان, در بیرون کردن این گروه از صحنه اجتماعی و افکار عمومی, پیش از جدش پیامبر به زحمت می افتد. پیامبر, با کافران بی پرده, رو به رو بود که از اعلان دشمنی ابایی نداشتند و آشکار با اسلام و پیامبر می جنگیدند. ولی این دسته از معارضان مهدی, پینه بر پیشانی دارند و در میان مردم, به زهد و ورع مشهورند و با سلاح دین, به جنگ امام می روند. بی کمترین تردید, به تیر تکفیرش می زنند و با ایجاد شایعه و جنگ روانی افکار عمومی را علیه او بسیج می کنند.

در جریان نزول آیه روزه و نماز مسافر, پیامبر در سفر, دستور افطار دادند و خود روزه گشودند, ولی گروهی که به خیال مقدس مأبانه خود, هر سختی ثواب دارد, به روزه ادامه دادند. پیامبر با آنان برخورد کرد و بدیشان لقب گناهکار داد.

امام صادق(ع) می فرماید:

آزردگیهایی که مهدی ما از سوی نادانان روزگار خود متحمل می شود, بیش از زحماتی است که به پیامبر از جاهلان زمان خود وارد شده. گفتم: و چگونه؟ فرمود: پیامبر در زمانی بر انگیگخته شد که مردم سنگ و درخت و چوب می پرستیدند. قائم, آن گاه که قیام کند, مردم علیه او قران را تاویل می کنند. به خدا سوگند, همانند سرما و گرما عدالت وارد سراهای آنان خواهد شد.15

در قضیه ای, امام در جمع مردم سخن می گوید و حقایق را بر مردم آشکار می سازد, گروهی از مردم که تاب سخنان حضرت را نیاورده علیه امام خروج می کنند.

امام صادق(ع) می فرماید:

در وقت ظهور قائم ما, برایتان سخنانی گوید که تاب شنیدن آن را ندارید. علیه او در رمیله شورش خواهید کرد. او, با شما جنگیده و شما را نابود خواهد کرد.16

خطاب امام به شیعیان,(یحدثکم) نشانگر آن است که این گروه, از مخالفان امام, از شیعیان هستند و همگی, به دست امام از میان می روند.

 

3 . کافران و منافقان

امام زمان

 در طول تاریخ اسلام, افرادی از منافقان, با سوء استفاده از آزادیهای اسلامی, وارد مسلمانان شده و با تظاهر به شعائر اسلامی, از امکانات جامعه مسلمانان, استفاده کرده اند. مصالح اسلام, ایجاب می کرد پیامبر و ائمه, با آنان مدارا کنند و از درونشان پی جویی نکنند در حکومت مهدی نیز, این گونه افراد در صدد نفوذ در حکومت و جامعه اسلامی بر می آیند. منافقان, گاه تردستانه, تا سطح تصاحب مقامات عالی حکومت امام پیش می روند, ولی ذکاوت و قدرت امام جایی برای دست اندازی منافقان باقی نمی گذارد و شدیداً پاکسازی می شوند.17 دو چهرگان که آینده خود را در خطر می بینند, با پخش شایعه و همکاری با گروههای معارض, دشمنی خود را آشکار می کنند. در مناطق مرزی, با دشمنان خارجی همدست می شوند و در مرکز خلافت, کوفه, آشکارا با امام می جنگند. حضرت, پس از درهم شکستن مقاومت مخالفان, پیروزمندانه وارد کوفه می شود و منافقان را در ردیف سایر فرقه های منحرف نافرمان, از میان بر می دارد. 18

کفار نیز, که ادعای سرکردگی مردم جهان را داشته و نهضت آزادی بخش مهدی را مانع منافع ناروای خود می بینند, در برابر حضرت صف آرایی می کنند. آنان, برای جلوگیری از مسلمان شدن مستضعفان و حاکمیت محرومان, نیرو تهیّه کرده و با سپاهیان امام درگیر می شوند.

امام صادق می فرماید:

اذا خرج القائم لم یبق مشرک باللّه العظیم ولاکافر, الا کره خروجه19

مشرکان و کفار از قیام مهدی ناخشنودند.

دنیای کفر, با دستاویز قرار دادن کیش نصرانیت, با امام درگیر می شوند و به دشمنان امام, کمک می رسانند و به هنگام شکست, بدیشان پناه می دهند.20

از برخی از روایات استفاده می شود, سفیانی, مهم ترین مخالف امام نیز, صلیب در گردن دارد.21

امام, طی گفت و گوهای اعتقادی و سیاسی, معارضان غیر مسلمان را همراه خود می کند و مشرکان کینه ورز جنگ افروز را, شکست می دهد.

 

سید عباس رضوی

گروه دین و اندیشه تبیان


1 . (میزان الحکمة) ری شهری, ج1/292, انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.

2 . تفسیر (قمی), علی بن ابراهیم قمی, ج1/144.ذیل آیه 71 سوره نساء.

3 . (امام و روحانیت), مجموعه دیدگاهها و سخنان امام درباره روحانیت /206, دفتر سیاسی سپاه پاسداران.

4 . (وسائل الشیعه), شیخ حر عاملی, ج11/483, داراحیاء التراث العربی.

5 . تفسیر (نورالثقلین), ج1/165.

6 . (مجموعه آثار شهید صدر), مقاله همراه با تحوّل اجتهاد/8, روزبه.

7 . (ارشاد), شیخ مفید/383.

8 . (منتخب الاثر)/305.

9 . (بحارالانوار), ج52/338.

10 . (من لایحضره الفقیه), شیخ صدوق, ج1/161, دارالتعارف, بیروت.

11. (الغیبه), شیخ طوسی/473 ـ 475, مؤسسه معارف اسلامی, قم.

12 . (کافی), ج1/397.

13 . (بحارالانوار), ج52/364 ـ 336.

14 . (الغیبه), نعمانی/322.

15 . (همان مدرک) /297.

16 . (بحارالانوار), ج52/375.

17 . (همان مدرک)/338.

18 . (همان مدرک)/338.

19 . (البرهان فی تفسیر القرآن) محدث سید هاشم بحرانی, ج2/121, اسماعیلیان.

20 . (بحارالانوار), ج52/344.

21 . (الغیبه), شیخ طوسی /463.


نوشته شده توسط : موسی مباشری

[ نظر]


شیوه برخورد امام با مخالفان و پیروان ادیان!!

دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت 12:59 عصر
<

شیوه برخورد امام با مخالفان و پیروان ادیان
امام زمان علیه السلام

از مسائل نیازمند به بحث, روش برخورد امام با مخالفان است. جایگاه سایر ارباب مذاهب و مکاتب در حکومت امام کدام خواهد بود. به تعبیر دیگر مقصود از حکومت جهانی واحد که امام منادی آن است چیست؟ آیا وحدت دین مقصود است یا وحدت حکومت. در هر صورت, رفتار امام با اهل کتاب یا با دیگر مسلمانان غیر معتقد به مذهب امام چگونه است؟

مخالفان امام به چند دسته تقسیم می شوند.

1 . مخالفان سیاسی و مذهبی مسلمان.

2 . اهل کتاب.

 3 . مستکبران.

دسته اوّل: در ذهن برخی از شیعیان, این اندیشه وجود دارد که در حکومت امام که مروج مسلک اهل بیت است, سایر ارباب مذاهب, جایی نخواهند داشت و همه آنان می بایست به ولایت علی (علیه السلام) گردن نهند. روش مهدی, با روش جدش , پیامبر و علی (علیه السلام) در برخورد با مخالفان متفاوت است. آنان, مأمور رحمت بودند و گذشت و مهدی, مأمور انتقام. اگر علی در برخورد با مخالفان مذهبی و سیاسی گذشت می کرد و از کردار افرادی مثل شورشیان بصره و یا خوارج می گذشت, بر اثر نبودن شرایط انتقام بود, ولی در حکومت مهدی, مانعی برای شدت عمل با مخالفان وجود ندارد. دلیلی که ممکن است برای این مطلب ارائه کرد, روایاتی است که دلالت دارد روش برخورد مهدی (علیه السلام) با مخالفان, با روش برخورد علی (علیه السلام) با مخالفان بصری تفاوت دارد.

در روایت معلی بن خنیس از امام صادق چنین آمده است:

آیا روش قائم برخلاف سیره علی (علیه السلام) است؟ فرمود: بلی. علی بعد از دست یافتن بر مخالفان, آنان را بخشید, چون می دانست دشمنان, پس از او بر شیعیانش مسلط خواهند شد. ولی قائم, با مخالفان با شمشیر رو به رو می شود, چون می داند دشمنان هرگز بر پیروان او, مسلط نخواهند شد.1

این روایت و مانند آن, تا چه حد دلالت بر مقصود دارند؟

مروری بر روایات سیره مهدی (علیه السلام), نشان می دهد, در نظام آن حضرت, آزادی مذهب وجود دارد و مسلمانی به جرم داشتن عقیده مخالف, مجازات نمی شود و مخالفان مذهبی, حق اظهار عقیده دارند, به چند دلیل:

امام زمان, پیروان ادیان آسمانی را مجبور به ترک دین نمی کند و اگر آنان مسلمان می شوند, از روی رغبت و مشاهده اسلام ناب و فرود آمدن عیسی(علیه السلام) است.

پس مقصود از آیه (لیظهر علی الدین کله) حکومت جهانی واحد است, نه وحدت دین.

1. در هیچ روایتی از منابع شیعی چنین مطلبی نقل نشده است که مهدی (علیه السلام) مخالفان را به ترک مذهب و پذیرش ولایت علی (علیه السلام) وا می دارد. تنها در مواردی که از شدت عمل سخن به میان آمده, برخورد با ناصبی ها و معاندان اهل بیت است2 و بس. و ناصب, نه هر مخالف و غیر موافق عقیده و مسلک اهل بیت, کسی است که دشمنی با علی و دیگر امامان (علیه السلام) را در سینه پرورانده و از اظهار سب و دشمنی ابائی ندارد و در فقه شیعه, سَبّ علی و ائمه, حکم سبّ پیامبر را دارد.

امام زمان علیه السلام

2 . امام, در همه مراحل دعوت و فعالیت, به تبیین اهداف و علل اقدامات خود می پردازد و نقطه ابهامی را برای مردم باقی نمی گذارد. مخالفان سیاسی و مذهبی, با استفاده از جوّ آرامی که امام ایجاد می کند, به بیان مواضع خود می پردازند و جواب می شنوند. از جمله, در منزل ثعلبیه, یکی از بزرگان بنی هاشم, به سیره امام انتقاد می کند و خواهان دلیل شرعی برای آن می شود.

امام, بر خلاف برخی از مأموران که خواهان شدت عمل با این گونه انتقاد گرانند, به آرامی پاسخ می دهد و با استدلالهای مستند به سیره پیامبر, او را با خود همراه می سازد.3

3. امام, تنها با مخالفان مذهبی و سیاسی که مسلحانه علیه امام و برنامه هایش بپاخیزند, برخوردی قهر آمیز دارد. در مورد آنان نیز, از جاده انصاف بیرون نمی رود و با آنان مدارا می کند. حضرت, پیشاپیش با مخالفان اتمام حجت می کند و به قرآن و سنت پیامبر, با ایشان به گفت و گو می نشیند. در مواردی که دشمن, کینه خود را آشکار می سازد و, جنگ را می آغازد و دست به خون یاران مهدی می آلاید, امام دستور مقابله می دهد. 4

امّا در پاسخ آنان که به این روایت استدلال کرده اند باید گفت: امام, روش علی (علیه السلام) را در مقابله با شورشیان بصره, در پیش ندارد اولاً, روایت در مورد مخالفان نظامی و پیمان شکنان است, نه مطلق مخالف. و این حق به امام داده شده است که برای شکستن شوکت مخالفان و جلوگیری از اجتماع دوباره آنان, فراریان را تعقیب کند و مجرمان را مجازات, چنانکه شیوه علی (علیه السلام), در نبرد صفین بر آن بود. 5

ثانیاً, روایت بر فرض درستی سند معارض است با سخن دیگری از امام صادق که می فرماید:

منادی امام, فریاد برمی دارد فراریان را تعقیب نکنند و مجروحی را نکشند. بمانند روش علی (علیه السلام) با بصریان, با آنان روبه رو می شود.6

در مورد دیگر, امام برای دعوت مسلمانان مکه نماینده ای می فرستد, فرستاده حضرت, برای آنان سخن می گوید و به کتاب خدا و سنت پیامبر احتجاج می کند. گروهی از مخالفان, در کنار کعبه او را می کشند. امام, خود به مکه می آید برای آگاهی بیشتر مردم, به تفصیل برایشان سخن می گوید و بر کتاب خدا و سنت پیامبر از آنان بیعت می گیرد و متعرض کس نمی شود. 7

دشمنان حضرت, جاهلان بی بصیرتند که مشعلداران تحجرند و با فهم وارونه از دین و یا ضعفهای اخلاقی, آلت دست دشمنان حضرت واقع می شوند و به همراهی منافقان و مشرکان خودخواه, با امام درگیر می شوند.

در روایت دیگر, حضرت پس از آمدن به مکّه, تنها کشندگان فرستاده خود را مجازات می کند و چیزی بر آن نمی افزاید. 8

این روایتها, نشان دهنده نرمش و عفو و رحمت امام در برخورد با مخالفان مذهبی و معتقدان به دیگر مذاهب است.

دسته دوّم: از برخی روایات استفاده می شود: حکومت امام, شرق و غرب را فرا می گیرد و همه غیر مسلمانان می بایست مسلمان شوند و گرنه از میان خواهند رفت. از امام کاظم (علیه السلام) نقل شده است:

همه اهل آسمانها و زمین, به رغبت یا جبر, تسلیم اویند. امام فرمود: آیه, درباره قائم نازل شده است. در وقت ظهور, بر یهود و ترسایان و صابئین و زندیقان و مرتدان و کافران شرق و غرب زمین, اسلام عرضه می شود. هرکس مسلمان شد, می باید نماز و روزه و سایر واجبات را به جای آورد و هر کس ابا ورزید کشته می شود. تا در روی زمین همه موحد باشند… صاحب این امر, مثل پیامبر, جزیه نمی پذیرد.9

این روایت, به قرینه ظهور آیه کریمه لیظهره علی الدین کلّه10 دلالت دارد که در وقت ظهور امام زمان, همه اهل زمین می بایست مسلمان شوند و در آن وقت, جزیه ای که در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) میان حکومت اسلام و اهل کتاب برقرار بود وجود ندارد.

امام زمان

ولی در برابر, دلائل محکم تری وجود دارد که این برداشت از آیه و روایت را سست می کند.

1 . روایات مستفیض وجود دارد که سیره امام بر اساس کتاب و سنت است. و هدف آن حضرت, احیای قوانین قرآن و روش پیامبر خواهد بود.11 و گرفتن جزیه, از مقررات اسلامی و براساس قرآن و سنت پیامبر است.

2 . روایت عیاشی بر اکراه اهل کتاب بر اسلام و نیز سایر روایات در این باب, مستند نیستند امین الاسلام طبرسی, در اعلام الوری در پاسخ اشکالاتی که بر سیره امام شده:امام از اهل کتاب جزیه نمی پذیرد, یا جوان بیست ساله نا آشنای با دین را می کشد و … می نویسد: آنچه سؤال در بر دارد مثل این که امام, جزیه از اهل کتاب نمی پذیرد و جوان بیست ساله دین ناآشنا را می کشد, ما ماخذی برای آن نمی شناسیم.اگر خبری نیز در این باره وارد شده باشد مقطوع نیست.12

3 . برخی گزارشهای مکرر حکایت دارد که امام, با سپاهیان رومی که کیش نصارا دارند صلح می کند.13 در روایت ابی بصیر تصریح شده است که امام زمان, مثل پیامبر(صلی الله علیه و آله) با اهل کتاب قرار داد جزیه امضا می کند:

از امام صادق پرسیدم: سرنوشت اهل کتاب در دولت مهدی چگونه است. فرمود: بسان پیامبر از آنان جزیه خواهد گرفت.14 این روایت, با روایت ابن بکیر معارض است و در صورت ناتمام بودن سند آن و کنار گذاشتن هر دو, مرجع عمومات کتاب و سنت است.

4 . در متون عامه روایتی از پیامبر نقل شده است:

به زودی, عیسی در میان شما نازل شده, به عدالت حکم می کند. صلیب را می شکند, خوک را می کشد, جزیه را برمی دارد. مال چنان فراوان می شود که کسی نمی پذیرد. 15

عموم محدثان عامه و برخی از محدثان خاصه, از این روایت استفاده کرده اند که مقصود از برداشتن جزیه از اهل کتاب به روزگار مهدی(علیه السلام) وادار کردن آنان به اسلام است.

بغوی از محدثان عامه, در شرح حدیث این معنی را تقویت کرده است.16

ولی, از ذیل روایت این معنی استفاده می شود که مال, چنان فراوان شود که نیازی به جمع آوری زکات, یا جزیه نباشد. همان گونه که برخی از روایات خاصه براین مطلب دلالت دارند و بغوی این مطلب را از برخی به صورت احتمال ذکر کرده است, نه این که وضع جزیه کنایه از نبود اهل کتاب و وارد کردن آنان به مسلمان شدن باشد.

ممکن است روایت حکایت از رخدادی خارجی باشد. آشکار شدن عیسی و نماز خواندن آن حضرت در پی امام17, چنان که در روایات آمده و نیز احتجاج امام با یهودیان و نصارا, حقانیت دین اسلام را بر همه جهانیان اثبات خواهد کرد و همگی از دل و جان مسلمان خواهند شد. در آن صورت, موردی برای جزیه باقی نخواهد ماند سید صدرالدین صدر, پس از ذکر روایت, همین معنی را استفاده کرده است. 18

اینها شواهدی هستند که دلالت دارند, امام زمان, پیروان ادیان آسمانی را مجبور به ترک دین نمی کند و اگر آنان مسلمان می شوند, از روی رغبت و مشاهده اسلام ناب و فرود آمدن عیسی(علیه السلام) است.

مخالفان امام به چند دسته تقسیم می شوند.

1 . مخالفان سیاسی و مذهبی مسلمان.

2 . اهل کتاب.

 3 . مستکبران.

پس مقصود از آیه (لیظهر علی الدین کله) حکومت جهانی واحد است, نه وحدت دین.

امام زمان علیه السلام

شاید از عموم آن استفاده کنیم که بر کافران, در آن روزگار, اتمام حجت می شود و الحاد و شرک, ریشه کن خواهد شد و همه باز دارنده های پیشرفت اسلام, از میان خواهد رفت و تمام مردم جهان سر به فرمان دستورهای ولی عصر خواهند بود.

دسته سوّم: مستکبران و مفسدان, دشمنان اصلی امام هستند. و سپاه سلحشور امام, با آنان به شدت برخورد می کند و زمین را از لوث وجودشان پاک خواهد ساخت.

دشمنان حضرت, جاهلان بی بصیرتند که مشعلداران تحجرند و با فهم وارونه از دین و یا ضعفهای اخلاقی, آلت دست دشمنان حضرت واقع می شوند و به همراهی منافقان و مشرکان خودخواه, با امام درگیر می شوند.

آن کس که دعوی انتظار دارد, ولی پاکباز نیست, نه تنها توفیق یاوری را پیدا نمی کند که بر امام راه خواهد بست و جامعه ای که اندیشه ها و ارزشهای الهی را در خود جای نداده و در آتش ستم و اختلاف می سوزد, نمی تواند مردان کارساز پرورش دهد. مرحوم سید بن طاووس در وصیّتی مفصل به فرزندش می نویسد:

ای فرزند, ای محمد, ترا و برادرت را و هر کس را که این کتاب را بخواند, به آشتی و درستی در معامله با خدای عزّ و جلّ و رسول او (صلی الله علیه و آله) و حفظ و رعایت فرمان خدا و رسول که درباره ظهور مولای ما مهدی(علیه السلام) بیان فرموده اند و بشارت داده اند, سفارش می کنم; چه قول و عمل بسیاری از مردم از نظرهای فراوان با عقیده آنان مخالف است. مثلاً بارها دیده ام که اگر بنده ای یا اسبی یا درهم و دیناری از آنان گم شود, سراپا متوجه آنان می شوند و برای یافتن, نهایت کوشش را به عمل می آورند, اما ندیده ام که کسی برای تاخیر ظهور آن حضرت و عقب افتادن اسلام و تقویت ایمان مسلمانان و قطع ریشه کافران و ستمکاران به اندازه دلبستگی به این امور ناچیز دلبسته باشد و به اندازه ای که برای از دست دادن این اشیاء متأثر می گردد, متأثر باشد. پس چنین کسانی چگونه مدعی آنند که به حق عارفند و به رسول او واقف و به امامت آن حضرت معتقد و چگونه ادعای دوستی آن بزرگوار می کنند و درباره چگونگی های والای او به مبالغه می پردازند. 19

 

سید عباس رضوی

گروه دین و اندیشه تبیان


پی‌نوشت‌ها:

1 . (الغیبة) نعمانی /232.

2 . (فروع کافی), ج8/227, دارالتعارف, بیروت.

3 . (بحارالانوار), ج52/343.

4 . (همان مدرک)/387.

5 . (وسائل الشیعه), شیخ حر عاملی, ج11/55 ـ 56.

6 . (بحارالانوار), ج52/338.

7 . (همان مدرک)/307.

8 . (همان مدرک), /308.

9 . (همان مدرک)/340 به نقل از تفسیر عیاشی.

10 . سوره (توبه), آیه 33.

11 . (ارشاد), ج2/383.

12 . (اعلام الوری با علام الهدی), امین الاسلام طبرسی/445, دارالمعرفه, بیروت.

13 . (بحارالانوار), ج52/337.

14 . (همان مدرک) /376.

15 . (همان مدرک)/383, به نقل از شرح السنه بغوی.

16 . (همان مدرک).

17 . (عصرالظهور) علی کورانی /306, انتشارات تبلیغات اسلامی, قم.

18 .(المهدی), آیة اللّه سید صدر الدین صدر/236, دارالزهراء.

19 . (کشف المحجه), سید بن طاووس, ترجمه دکتر اسداللّه مبشری/220, دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

 


نوشته شده توسط : موسی مباشری

[ نظر]